-هر موقع میبینمش یهجوری میشم . جریان خون تو رگهام شدت بیشتری پیدا میکنه ..صورتم رنگ تمام گوجه فرنگیهایی میشه که تو عمرم خوردم.ضربان قلبم تند میشه و دیگه نه کسی رو میبینم نه حرفی رو میشنوم..
اینا اسمش عشق نیست خودمم نمیدونم چیه ولی عشق نمیتونه باشه..
دوست داشتن خیلی خوبه..ولی به شرطی که هدف داشته باشه ، دوطرفه باشه ، مشکلی نباشه وسطش..یعنی میشه ؟!
یه نفر منو خیلی دوست داره ..خودش اینطور میگه ..خودمم اینو حس میکنم ..ولی من دوستش ندارم..! من اصلا ازش متنفر بودم .ولی الان بدم نمیاد ازش ..دوستشم ندارم!
:اه این حرفای ضدو نقیض چیه من دارم میگم!! خب دوستش نداری بهش بگو هم خودتو راحت کن هم اونو .دیگه این بازیها چیه درمیاری دختره ی خل!
-تو راست میگی...حق با تویه ..ولی دلم براش میسوزه تو که میدونی من هر روز میبینمش فک میکنی میتونم راحت برم بهش بگم و تموم کنم ..شاید من راحت فراموش کنم ولی اون چی ؟ اون ماه ها صبر کرده تا بیاد حرف دلشو بهم بگه ..
:تو داری دنبال بهونه میگردی دختر واسه اینکه باهاش بمونی!
-نمیدونم نمیدونم واقعا نمیدونم ولی فعلا میخوام صبر کنم..
:هه ..دفعه ی اولت نیست که اینو میگی..
-
م
جالب بود اما این رو باید بدونیم عقش ها به طور کلی
البته به نظر من دو تشبیه مهم دارند برای همین هم باید سریع حلش کرد
1- مثل سرطان میمونه هر چی پشت گوش بندازی بیشتر نفوذ می کنه
2- فراموش کردنش هم مثل جداکردن پوست از بدن
گوزی مگه
از کسی که دوستت داره راحت نگذر همینطور از کسی که دوستش داری